? زیاد می شنویم و یا خوانده ایم که برخی از افراد وقوع حوادث تلخ اعم از قحطی، گرانی، خشکسالی و … را ناشی از معصیت انسانها و غضب خداوند ذکر می کنند و گاه در بیان این معاصی نیز جانبدارانه بر برخی گناهان تاکید می کنند.
? مصر در سال ۷۹۶ قمری( مصادف با ۱۳۹۴ میلادی) به مدت ۱۲ سال قحطی و رکود شدیدی را تجربه کرد. نیمی از مردم به دلیل گرسنگی جان دادند. گزارشهای تاریخی حاکی است که برخی از مردم انسانهای دیگر را کشته و از گوشت آنان استفاده میکردند تا بدانجا که زنان و بچه ها شب جرات نمیکردند بیرون بیایند.
? علت این وضع فجیع چه بود؟ عده ای علت را گناه و آلودگی مردم بیان کردند و راه حل را نیز توبه مردم و دعا جهت بخشش خداوند میدانستند.
?مقریزی در سال ۸۰۸ سال پایانی بحران، کتابی تحت عنوان اغاثه الامه بکشف الغمه در تحلیل علل قحطی بزرگ دوازده ساله مصر می نویسد. این کتاب از مهمترین کتب در حوزه تحلیلهای اقتصادی در تاریخ اندیشه اقتصادی مسلمانان است که به توصیف منطقی بحران یاد شده پرداخته است.
? وی علت نا امیدی مردم در شرایط بحرانی را بی اطلاعی آنان بیان می کند. به نظر او اگر جامعه تحلیل درستی از چگونگی وقوع این بحران پیدا می کردند یافتن راه حل نیز آسان می بود. اما ناتوانی تحلیل آنان و برخی ذهنیت ها مانع درک این پدیده شده در نتیجه علت را معصیت و غضب خداوند بیان می کنند.
? از دیدگاه مقریزی، علت بحران سوء تدبیر حکومت است. زیرا در ابتدا در سال ۷۹۶ ق آب نیل کاهش یافت و در نتیجه کمبود، گندم کاهش یافت و در نتیجه، قیمت گندم به ۷۰ درهم رسید. سال بعد وضع آب خوب شد اما کشاورزی نیازمند بذر است که به دلیل گرانی گندم در سال قبل, قیمت بذر هم گران شد دولت در این فاصله زمانی تدبیر نکرده بود. با افزایش قیمت گندم، قیمت سایر اقلام نیز به مرور افزایش یافتند. در نتیجه با وجود بهبود وضع آب قیمتها بالا رفت تا در سال ۸۰۶ به ۴۰۰ درهم رسید. بنابراین افزایش هزینه های تولید عامل اول بحران بود که بی تدبیری دولت بر سرعت و شدت بحران افزود.
? افزایش قیمتها نیاز به پول را افزایش داد. دولت به کاهش عیار درهم و افزایش پول جدید اقدام کرد و از اقتصاد با سیستم دو پول به اقتصاد با سیستم سه پول تبدیل شد و عملا موازنه پولها به هم ریخت. دستکاری نادرست دولت از عوامل تشدید بحران بود.
? عامل سوم فساد حکومتی بود. به اعتقاد مقریزی، مناصب دولتی و حتی دینی از طریق رشوه به دست می آیند. به عبارتی افراد نه تنها بر اساس مولفه های شایستگی و لیاقت مناصب را به دست نمی آورند بلکه با فساد به قدرت می رسند. از این رو منصبها توسط افراد جاهل، فاسد، ظالم و … اشغال میشود. اینان به هنگام بحران به مصالح جامعه کمتر می اندیشند. از این افراد انتظار کارهای بزرگ و ارزشمند را نباید داشت. لذا آنان تنها به فکر جبران کسری بودجه دولت می افتند و راه حل را افزایش مالیات می دانند جامعه دچار بحران توان پرداخت این مالیات را ندارد پس بحران تشدید میشود. برخی از آنان در این شرایط سعی می کنند از گرانیها سوء استفاده کرده جیب خود را پر کنند و…
? بنابراین مقریزی علت مهم تداوم بحران را سوء تدبیر و فساد حکومتی میداند نه گناه و معصیت مردم. سپس ایشان ایجاد ثبات پولی را راه حل مهم بیان میکند.